جستجو
-
۱تصویر
عکس دسته جمعی
نفر سوم از راست: فروغ نصرت که پسرش، ناصر عامری، جلوی او ایستاده است.
-
۳تصویر
نامه محمد عامری به همسرش آذرمیدخت، ۱۳۳۷ ش
شامل آرزوی سلامتی برای همسر و گلناز، انتظار برای رساندن نامه اش از طریق ناصرخان، ارسال برخی لباسهای مورد لزومش به راین چون به آنجا عزیمت خواهد کرد، درخواست از دکتر بوذرجمهری برای فرستادن مصیب جهت تسویه حساب، و ارسال سم گیاهی از آگاه
-
۳تصویر
نامه محمد عامری به همسرش آذرمیدخت، ۱۳۲۳ ش
شامل احوالپرسی از همسر، فاطمه، و فریده، خرابی باطری ماشین در حرکت از کرمان، و سلام رساندن به راسخ، ناصر، و غلامعباس
-
۲تصویر
عکس دسته جمعی
از راست: اورانوس کلانتری، ناصر عامری، و نبطون [نپتون] کلانتری؛ پشت عکس، نامه عشرت کلانتری به برادرش: برادر جان عزیزم قربان شکل ماهت برم دیروز عکس برادر عزیزم را زیارت کردم چشمم روشن شد انشاءالله همیشه اوقات خوش و سلامت باشید از حال خواهرت خواسته باشید غیر از دوری مفارقت سرکار دیگر ملالی ندارم عکس بچهها را خواسته بودید تقدیم شد. سالار خدمت سرکار عرض سلام میرساند یک عالم مشتاق ملاقات سرکار میباشد یک کاغذی هم در طهران برای سرکار نوشتم جوابی نرسیده از سرکار عزت الله و نصرت الله و اورانوس و نبطون خدمت دائی جان عزیزشان عرض سلام میرساند [میرسانند] و دست سرکار را میبوسند زیاده قربانت عشرت...
-
۱تصویر
عکس دسته جمعی
ردیف جلو، از راست: فاطمه عامری، ناشناخته، اورانوس کلانتری، ناشناخته، و روشن کلانتری؛ ردیف وسط، از راست (بزرگسالان): امیرهوشنگ اسفندیاری، آذرمیدخت پزشک نیا، امانالله عامری، عشرت الملوک عامری، سیمیندخت پزشکنیا، ناشناخته، نپتون کلانتری، ناصر عامری، و سلیمان عامری؛ بقیه ناشناخته
-
۱تصویر
نامه محمد عامری به همسرش آذرمیدخت، ۱۳۳۴ ش
شامل احوالپرسی، رفتن به راین از کرمان، ملاقات برادرش در ده میرزا، آمدن به ابارق، مرتب بودن کارهای ابارق، اجرای خوب کارها توسط شاهرخ در غیاب ایرج، برگرداندن نسخه اشتباه دارو، ارسال یک فقره چک هزار تومانی که فرج الله به حساب بانک ملی بریزد، ارسال نامه توسط حسن غلامرضا نگاری، خرید بیل و دسته بیل به وسیله فرج الله با گرفتن پول از شاطر و ارسال به ابارق، سفر با برادرش به جیرفت، سلام رساندن به غلامحسین، گلناز، ارسال نامههای فریده و فاطمه، سلام به روشن، ناصر، سیمین، و عزت الله
-
۴تصویر
نامه محمد عامری به همسرش آذرمیدخت، ۱۳۳۳ ش
شامل احوالپرسی، آمدن به ابارق از بم، نیامدن مادر همسرش به علت خرابی اتومبیل، عزیمت از بم به ریگان، خرابی تلفن بنا به اظهار خدادوست، سلام رساندن به غلامحسین و حفظ امنیت وی هنگام رفتن به مدرسه، سلام رساندن به گلناز، ارسال نامههای رسیده و روزنامهها از طریق گاراژ پاپلی، سلام رساندن به همشیره، عزت الله، سیمین، ناصر، و روشن، خرابی حال مزاجی، فرستادن نامه جهت فاطمه و فریده در جوف همین پاکت؛ همراه با پاکت
-
۲تصویر
نامه محمد عامری به همسرش آذرمیدخت، ۱۳۴۶ ش
شامل احوالپرسی از همسرش و فریده، سفرش از تهران به لندن و سپس به آمریکا، گذاشتن گلناز در لندن پیش عمویش امان الله، رسیدن به آمریکا و استقبال غلامحسین و کیهان از وی در فرودگاه سین سیناتی، دیدن کالج هانوور، حرکت به تگزاس، جالب بودن این سفر دو هزار کیلومتری، خبر سلامتی فاطمه و همسرش دکتر ارجمند و فرزندشان کریم، آزمایش کامل پزشکی در کلینیکی که ارجمند کار می کند، عزیمت از تگزاس به کالیفرنیا، تصمیم غلامحسین برای رفتن به کالیفرنیا و عدم بازگشت به هانور و قانع نشدن با حرف او و دکتر ارجمند، بی اطلاعی خود از اوضاع کرمان، رسیدن نامه دارابی زاده، معلوم نبودن کار کیهان و اطلاع رسانی به خانوادهاش علی آقا...
-
۲تصویر
نامه محمد عامری به همسرش آذرمیدخت، ۱۳۳۳ ش
درباره رسیدن نامه و تلگراف همسر، ارسال سومین نامه از بم، تشکر از نامه محبت آمیز همسرش، رفتن از عباس آباد به بم، رسیدگی به اختلافات قناتی برادرش با سالار مظفر در وکیل آباد، حضور در بم برای حل و فصل کارهای ثبتی ملک، رفتن چند روزه به ابارق همراه با استاد غلامرضا، ابراز دلتنگی برای همسر، غلامحسین، گلناز، فریده، و فاطمه، اصرار مجدد برای آمدن خانواده به بم و استفاده از هوای خوب، خوشحالی از رسیدن نامه بچهها به زبان انگلیسی و پیشرفتشان در زبان، ارسال دو نامه از دکتر وایلد در خصوص ونوس که ناصر ترجمه کند، سلام رساندن به سیمین، عزت الله، و ناصر، گله از ناصر که تا رحمت آباد آمده به وی سر نزده است،...
-
۱تصویر
نامه محمد عامری به همسرش آذرمیدخت، ۱۳۳۳ ش
شامل احوالپرسی، رسیدن دو فقره نامه توسط اکبر شوفر، گرفتاری کاری زیاد در راه بم، ابارق، و رحمت آباد، کارهای ملکی و قنات به همراه استاد غلامرضا و برادرش، بازگشت در چند روز آینده به کرمان، تشکر از محبتهای همسرش، طفره رفتن همسرش برای نیامدن به بم به بهانه درس غلامحسین، آرزوی اینکه بعد با هم به بم بیایند، سلام رساندن به غلامحسین و گلناز، ارسال نامهها و روزنامهها برای وی به ابارق و تحویل دادن به کافه سر جاده، ارسال پول توسط عزت الله جهت امیرهوشنگ، گرفتاری و مقروض بودنش به بانک و طلبش از کیانیان در تهران، سلام رساندن به خدمت خانم همشیره، سیمین، ناصر، و گرفتن نامه از مسیو تیمو تا دیر نشده